یکی از راههایی که سیاست میتواند بر فقر تأثیر بگذارد، برنامههای حمایت اجتماعی است. برنامههای حمایت اجتماعی به افراد فقیر کمک میکند تا نیازهای اساسی مانند غذا، مسکن و مراقبتهای بهداشتی را برآورده کنند. آنها همچنین میتوانند به افراد فقیر کمک کنند تا شغل پیدا کنند و مهارتهای خود را توسعه دهند. اقتصاد نیز میتواند بر فقر تأثیر بگذارد. وقتی اقتصاد خوب پیش میرود، فرصتهای شغلی بیشتر و دستمزدها بیشتر میشود. این امر به افراد فقیر کمک می کند تا درآمد خود را افزایش دهند و از فقر فرار کنند. با این حال، زمانی که اقتصاد ضعیف عمل میکند، فرصتهای شغلی و دستمزدها کاهش مییابدو منجر به فقر می شود. در نهایت، سیاست و اقتصاد به یکدیگر وابسته هستند. سیاست، اقتصاد را شکل میدهد و اقتصاد بر سیاست، تأثیر میگذارد.
دغدغه و موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه سیاست و اقتصاد در کاهش فقر است. سیاست و اقتصاد دو عامل مهم در کاهش فقر هستند و باید برای دستیابی به بالاترین اثربخشی با یکدیگر هماهنگ عمل کنند. در واقع این پژوهش میتواند به برنامه ریزان و سیاست گذاران در طراحی سیاستها و برنامههایی بپردازد که به کاهش فقر کمک کند. در این پژوهش مفاهیم اصلی سیاست و اقتصاد مورد بررسی قرار میگیرد، سپس به بررسی رابطه این دو عامل در کاهش فقر میپردازیم. در نهایت راهکارهایی برای تقویت این رابطه پیشنهاد میشود.
فصل اول: کلیات سیاست و مفاهیم جدید علم سیاست
فصل دوم: کلیات علم اقتصاد و رابطه آن با سیاست (اقتصاد خرد واقتصاد کلان)
فصل سوم: بررسی اقتصاد باز، مختلط و مرکزی: مزایا و معایب هر سیستم
فصل چهارم: تأثیر عوامل مختلف بر اقتصاد و سیاست
فصل پنجم: تأثیر سیاستهای اقتصادی بر توسعه سیاسی ایران
فصل ششم: سیاست مالی و سیاست پولی
دسته بندی موضوعی | موضوع فرعی |
علوم انسانی |
علوم سیاسی
|